اصلا فکر نمی کردم اینجوری بشه٬ دوس جونمو دوس دارم٬ شاید تقصیر خودمه٬ هنوز یاد نگرفتم انگاری که دیگه واسه اعتماد کردن به هر کسی حتی دوستای قدیمی باید محتاط بود٬ واقعا نمی دونستم چی می شه٬ اصلا انتظارشو نداشتم٬ فکر نمی کردم با من با یه دوست قدیمی اینجوری رفتار کنه٬ من که خیلی پاک و صادقانه دوسش داشتم٬ دیگه دوست ندارم٬ دیگه نمی خوام ببینمت٬ دیگه بهت نمی گم که از دیدنت ذوق مرگ شدم٬ دیگه حتی توی دلمم جایی نداری٬ تو از اونم بدتری٬ اون حداقل ظاهر رفتارش نشون می داد که چه جوریه ولی تو دقیقا همونی بودی که به اون نسبت دادی٬ شاید واسه خودت دلیلی داشته باشی٬ شاید واقعا قصدت بد نبوده ولی اینم دیگه عنده خوش بینانشه که شرمندم٬ازم نخواه اینجوری فکر کنم
دیگه حتی توی ذهنمم دوست ندارم٬ کاش هیچوقت پیشت نمی یومدم٬ کاش نمی گفتی که منو ۵ ساله دوس داری٬ کاش نمی گفتی که یه زمانی دیوونم بودی٬ شایدم تلافی اون روزایی که من بهت محل نذاشتمو درآوردی٬ بهر حال اون تصویری که ازت داشتمو ریدی توش٬ نفرین به تو٬ کاش می ذاشتی همیشه دوست داشته باشم
کاش هیچوقت دوباره سراغم نمی یومدی٬ تو توی چند روز خیلی بیشتر از جیگو که ۴ سال تر زد به زندگیم بدتر کردی باهام
نمی گم ازت بدم می یاد ولی دیگه نمی تونم اونجوری دوست داشته باشم٬ امروزم اون موقع صبح بهت زنگ زدم تا بفهمی چجوری تو این چند روز و شب فکرمو مشغول کردی و نذاشتی کپه ی مرگمو بذارم
حالا راحتم٬چون فهمیدم دوست کیه و دشمن کی٬ شاید تا حالا نفهمیده بودم٬ هنوز توی دلم واسه شماها ارزش بیشتری قایل بودم
ولی توام مثل میلیونها نفر دیگه ای٬ بی درک٬ بی احساس و تابع هوی و هوستی٬ اینو از ته ته ته ته ته قلبم می گم که نمی بخشمت٬
تو فقط یه کار خوب کردی باعث شدی قدر دوس جونمو بیشتر و بیشتر بدونم٬ Damn with you,