وای باران باران شیشه پنجره را باران شست٬ از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست
عجب هواییه٬ دلم می خواد برم شمال٬ دلم می خواد این هوا اینقدر دچار افسردگی نکنه منو٬ چه روزاییه٬ امروز بعد از ۲روز تعطیلی خیلی سر کار می چسبه٬
این هفته خیلی خوب بود٬دوس جونم بودش٬ دی هم اینکه خیلی حالم بهتره٬ یعنی شاید اوضاع اونجوری که باید نیستش ولی من خوبم٬ روحیه ام خوبه٬ اذیتم نمی کنه
عجب روزایی رو گذروندم٬ مل مل خانوم بهم گفته بود که خوب می شم ولی اون موقع تصورش دور بود ولی الان .....
بدتر از همه تو این روزا حال و اوضاع مامی خانومه٬ خیلی گرفته س٬ دیدنش اونجوری همه ی غمای عالمو می ریزه تو دل آدم٬ امیدوارم زودتر خوب بشه اوضاع و اونم از این حال دربیاد
بازم بارون٬ بارون٬ داره دی سیل را می افته٬ هوا خیلی ۲نفرس٬ ولی همیشه توی هوای ۲نفره باید تنها باشی تا حسرت بخوری(:d) خب دیگه اینجوریه روزگار
آسمون ابریه اما دیگه بارون نمی آد٬ صدای چیک چیک بارون توی ناودون نمی آد٬ اون که من دوسش دارم از خونه بیرون نمی آد٬ نمی آد تا بدونه جای خالیش تو خونه واسه من یه زندونه٬ دیگه اون دوس نداره واسه من گل بیاره روی موهام بذاره.....................